جدول جو
جدول جو

معنی شهقه زنان - جستجوی لغت در جدول جو

شهقه زنان
(شَ قَ / قِ زَ)
در حالت شهقه زدن. نعره زنان. صیحه زنان: بعد از آن اشعریان بحضرت رسول آمدند شهقه زنان و رجزگویان بدین عبارت: غداً نلقی الاحبه محمداً و حزبه. (تاریخ قم ص 274)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ قَ / قِ زَ)
حلقه زننده. در حال حلقه زدن:
او بتحیر چو غریبان راه
حلقه زنان بر در آن بارگاه.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(شُ لَ / لِ زَ)
صفت حالیه. درحالت شعله زدن. در حال اشتعال. شعله ور:
آتش هیبت چنان شعله زنان در دلش
کآتش هرگز ندید کس که جهد از چنار.
خاقانی.
شمعوش پیش رخ شاهد یار
دمبدم شعله زنان میسوزم.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(هَِ زَ)
زن ممتاز از دیگر زنان. زن که بر دیگر زنان سروری و برتری داشته باشد
لغت نامه دهخدا
(هَِ زَ)
لقب دختر شاهرخشاه پسر رضاقلی میرزا پسر نادرشاه و مادر محمدقلی میرزای ملک آرا. دومین فرزند فتحعلی شاه. (حاشیۀ سبک شناسی ج 3 ص 397)
لقب شهربانو دخت یزدگرد همسر امام حسین بن علی علیه السلام و مادر حضرت زین العابدین سجاد (ع). (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا